نوشته شده توسط : ☂☂☂ مرتضـــــی ☂☂☂

به من گفتی که دل دریا کن ای دوست

هم دریا از آن ما کن ای دوست

دلم دریا شد و دادم به دستت

مکش دریا به خون پروا کن ای دوست

کنار چشمه‌ای بودیم در خواب

تو با جام ربودی ماه از آب

چو نوشیدیم از آن جام گوارا

تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب

تن بیشه پر از مهتابه امشب

پلنگ کوه‌ها در خوابه امشب

به هر شوقی دلی سامون گرفته




:: موضوعات مرتبط: سیاوش کسرایی , ,
:: برچسب‌ها: اشک مهتاب ,
:: بازدید از این مطلب : 77
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 خرداد 1390 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد